توسعه جامعه بیشتر از آنچه احتیاج به تغییر شیوه های مدیریتی داشته باشد نیازمند اصلاح فرهنگ است. هر تغییری در شیوه مدیریت سازمان ها بدون در نظر گرفتن زیرساخت فرهنگی به شکست منجر می شود، در تحقیق حاضر تلاش شده است علاوه بر تشریح نظام پیشنهادها، مزایا و بیان تاریخچه آن، به مهمترین موانع اجرای این نظام در ایران اشاره شود، این تحقیق روشی بنیادی تحلیلی دارد و در راستای برجسته کردن نقش تربیت و فرهنگ در مفاهیمی چون همکاری و مشارکت به نگارش در آمده است.
چکیده:
منطقه مورد مطالعه که در استان مرکزی در 221 کیلومتری جنوب غربی تهران واقع شده است؛ و بخشی از چهارگوش قم می باشد، از نظر سنگ شناسی سنگهای آتشفشانی و نفوذی بخش اعظم منطقه را در برگرفته اند. سنگهای آتشفشانی فوق متعلق به ائوسن بوده و دارای ترمهای مختلف سنگی شامل آندزی بازالت، آندزیت، تراکی آندزیت، داسیت و ریولیت می باشند. سنگهای نفوذی منطقه شامل شامل دیوریت، دیوریت کوارتز دار، تونالیت و گرانودیوریت هستند. به لحاظ سنی سنگهای ولکانیکی متعلق به ائوسن و سنگهای نفوذی بعد از ائوسن میانی و احتمالاً با توده های نفوذی مشابه در منطقه ساوه هم سن اند. به لحاظ کانی شناسی هر دو نوع سنگهای نفوذی و خروجی دارای پلاژیوکالز، فلدسپات آلکالن، کوارتز، کلینو پروکسن و بیوتیت هستند. بلورهای آمفیبول با حاشیه سوخته از خصوصیات بارز سنگهای ولکانیک منطقه می باشد که نشان دهنده عدم تعادل ترمودینامیکی در ماگمای در حال صعود بوده است. از نظر پتروگرافی سنگه ی خروجی بیشتر دارای بافتهای پورفیری و میکرولیتی بوده در حالی که سنگهای نفوذی دارای بافتهای گرانولار و پرتیتی می باشند.
از نظر ژئوشیمیایی و پترولوژیکی تغییرات عناصر اصلی، ضریب تفریق و عناصر کمیاب نسبت به سیلیس بررسی شده که همگی پدیده تفریق از طریق تبلور ماگمایی را تائید می نمایند. براساس نمودارهای پترولوژیکی سنگهای ماگمایی منطقه اعم از خروجی و نفوذی ماهیت کالکوآلکالن و در مواقعی توله ایتی را نشان می دهند. و سنگهای ولکانیکی در محدوده آندزیت کوهزایی قرار میگیرند. تشابه سنگهای ولکانیک و پلوتونیک و وابستگی مکانی و زمانی نزدیک به هم این سنگها این احتمال را که سری های ولکانیک و پلوتونیک منطقه از نظر ماگمایی خاستگاه تکتونیکی یکسان داشته اند را تقویت میکند.
چکیده:
رسوبات الیگو- میوسن در بخش های عمده ای از ایران مرکزی و دامنه جنوبی البرز شامل طبقاتی از آهک و مارن می باشد که به طور واضحی از نظر رنگ ولیتولوژی از سنگهای کم بیش قاره ای سیلیسی آواری سرخ زیرین و سرخ بالایی متمایز هستند. این نهسته ها سازند قم نام دارند و در واقع این رسوبات نشان دهند آخرین پیشروی دریا الیگوسن- میوسن به پهنه ایران مرکزی است. در این مطالعه برش مورد بررسی در جنوب باختری قم کوه تخت چکاب قرار دارد که دارای 370 متر ستبرا و شامل تناوبی از ماسه سنگ، و آهک نازک تا ضخیم لایه- مارن - ژیپس و در برخی نقاط افق های از کنگلومرا می باشد. در این پژوهش به مطالعه دو کفه ای ها که بیشترین فراوانی را در بخش f,c1,b سازند منطقه مورد مطالعه دارد می پردازیم. که در طی عملیات صحرایی از تعداد 35 نمونه دو کفه ای برداشت شده بعد از مطالعه و بررسی تعداد 18 نمونه که سالمترین و قابل بررسی ترین آنها بود مورد ارزیابی سیستماتیک قرار گرفت که منجر به شناسایی 8 جنس و 3 گونه گردید.
چکیده:
مطالعه حاضر بر روی سازند قم در برش تخت چکاب در جنوب باختری انجام گرفته است که دارای 370 متر ستبرا و شامل تناوبی از ماسه سنگ، آهک نازک تا ضخیم لایه، مارن، ژیپس و در برخی نقاط افق های از کنگلومرا می باشد. برش مورد مطالعه، معادل برش الگوی سازند قم در ایران مرکزی به سن الیگوسن- میوسن است. طبق مطالعات چینه شناسی، علاوه بر کلیه واحدهای معرفی شده در سازند قم شامل f, e, d, c4, c3, c2, c1, b, a و یک عضو بی نام در ابتدای برش مذکور یافت شده است. در این پژوهش به مطالعه خارپوستان که بیشترین فراوانی را در بخش a-c1-c3 سازند منطقه مورد مطالعه دارد می پردازیم. طی عملیات صحرایی تعداد 18 نمونه خارپوست برداشت شد که منجر به شناسایی 4 جنس و 4 گونه گردید که به شرح زیر است:
1)Spatangus corsicus,
2)Echinolampas discus,
3)Clypeaster biarritzensis. var. trotteri
4)Scutella subrotunda
چیکده:
مطالعه حاضر بر روی روزنبران سازند گورپی در شمال باختر ایلام انجام گرفته است. برش مورد نظر دارای 120 متر ستبرا و متشکل از مارن با میان لایه های مارن آهکی بوده و حاوی عضو آهکی امام حسن با سنگ شناسی، سنگ آهک رسدار است. مرز پایینی این برش پوشیده بوده و به صورت ناپیوسته بر روی سازند ایلام قرار دارد، در حالی که مرز بالایی آن کاملا مشخص و به صورت پیوسته در زیر سازند پابده قرار دارد.
در گذر از مرز کرتاسه- پالئوسن با پدیده فقر رسوبی مواجه هستیم که عدم حضور گونه abathomphalus mayaroensis نیز نشانه کاهش عمق و موید پدیده مذکور می باشد.
تعداد 43 نمونه از برش مورد نظر برداشت شد که مطالعات انجام گرفته منجر به شناسایی 24 جنس و 54 گونه گردید. براساس گسترش روزنبران پلانکتونیک شاخص، سن سازند گورپی در این برش کامپانین میانی تا پالئوسن پسین تشخیص داده شد. بررسی روزنبران یافت شده و مقایسه آن با زیست زونبندی و منجر به تشخیص 9 زیست زون گردیده است.
چکیده:
مطالعه حاضر بر روی سازند قم در برش تخت چکاب، در جنوب باختری شهرستان قم انجام گرفته است. برش مورد مطالعه، مادل برش الگوی سازند قم در ایران مرکزی به سن الیگوسن- میوسن است. برش مذکور دارای 370 متر ستبرا و متشکل از تناوب ماسه سنگ و آهک نازک تا ضخیم لایه، مارن، ژیپس و در برخی نقاط افق هایی از کنگلومرا است. سازند قم در این برش با مرزهای همشیب در میان سازندهای قرمز زیرین و قرمز فوقانی جای دارد. بر پایه مطالعات انجام گرفته بر اساس حضور روزن بران بنتیک سن این برش الیگوسن- میوسن زیرین تعیین شد. طبق مطالعات چینه شناسی، علاوه بر کلیه واحدهای معرفی شده در سازند قم شامل f, e, d, c4, c3, c2, c1, b, a و یک عضور بی نام در ابتدای برش مذکور یافت شده است. طی عملیات صحرایی تعداد 60 نمونه برداشت شد که مطالعه آنها براساس روزن بران، منجر به شناسایی 26 جنس، 9 گونه و در نهایت 3 زیست زون گردید.
چکیده:
برش مورد مطالعه از کوه تخته چکاب (منطقه نیزار) در 33 کیلومتری جاده قدیم دلیجان-قم، با تمرکز ویژه بر مطالعه ماکروفسیل های موجود انجام گرفته است. طبق مطالعات چینه شناسی، واحد سنگ چینه ای مطالعه شده مبتنی با برش الگوی سازند قم در ایران مرکزی به سن الیگوسن- میوسن می باشد که با ناپیوستگی فرسایشی روی نهشته های سازندهای قرمز زیرین و زیر نهشته های سازندهای قرمز بالایی قرار گرفته است. واحد مذکور دارای 358 متر ستبرا و متشکل از 9 واحد سنگ شناسی معرفی شده در سازند قم و یک عضو ابتدایی بی نام، شامل تناوب ماسه سنگ و آهک نازک تا ضخیم لایه استرادار، مارن، ژیپس و در برخی نقاط افق هایی از کنگلومرا است. طی عملیات صحرایی تعداد 95 نمونه ماکروفسیل (اکینوئید، گاستروپود، دوکفه ای) برداشت شد که تعداد 28 نمونه از کاملترین و مناسب ترین آنها از جهت مطالعه، مورد ارزیابی سیستماتیک قرار گرفت و منجر به شناسایی 1 رو خانواده، 20 جنس و 8 گونه به شرح ذیل گردید.
جرم حفر چاه غیرمجاز، در حقوق ایران از جرایم موضوع بند «ه» قانون توزیع عادلانه آب است. اهمیت حفظ منابع آبهای زیرزمینی در عصر حاضر از یکسو و گسترش بهره برداری غیرمجاز از این منابع در ایران و خطر تبدیل این سرزمین به یک کویر گسترده در اثر استفاده های نادرست از منابع آبی، از سوی دیگر ضرورت پرداختن به موضع حفر چاه غیرمجاز را می نمایاند. شناخت این جرم، نیازمند بررسی ارکان قانونی، مادی و روانی آن است. رکن قانونی جرم شامل بند «ه» قانون توزیع عادلانه آب مصوب 1361 و نیز ماده 690 قانون تعزیرات 1375 است. رکن مادی جرم شامل عناصری چون عمل حفر کردن هر نوع چاه به استثنای چاه های ماده 5 قانون توزیع عادلانه آب توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی است که باید منتج به نتیجه شود و رکن روانی جرم شامل دو عنصر سوء نیت عام و سوء نیت خاص است. بدیهی است که پیشگیری کیفری از این جرم در کنار پیشگیری غیرکیفری موثر خواهد بود و هرگز نمی توان از پیشگیری غیرکیفری و لزوم آن در این امر مغفول ماند.
به نظر میرسد- با توجه به تأثیر محیط در رفتار انسان-مسکن فرد به عنوان جزئی از محیط اجتناب ناپذیر، نمیتواند در رفتار او به طور کلی و ارتکاب رفتار مجرمانه از سوی او به طور خاص، بیتأثیر باشد. در مورد چگونگی تأثیر «مسکن» بزه کار در ارتکاب جرم از سوی او باید گفت که عامل «مسکن نامناسب» باعث ایجاد یا فعال کردن برخی عوامل مؤثر در جرم میشود، چنان که مجتمعهایی مسکونی و آپارتمانها با فعال کردن عامل «تقلید پذیری» و «یادگیری رفتار مجرمانه»، خانههای نمور و کثیف به دلیل تمایل فرد به گذراندن وقت بیشتر در خارج از خانه،با فعال کردن عامل «نداشتن خانواده منسجم» و «تأثیر همنشینیهای بد» و...، خانههای فاقد تهویه مناسب با افزایش نقش «آلودگی» در ارتکاب اعمال نابههنجار،و...در ارتکاب جرم مؤثر خواهند بود، علاوه بر آنها مسکن نامناسب با ایجاد احساس فقر در وجود فرد و تمایل او به بهتر کردن اوضاع، تأثیر «فقر» در رفتار مجرمانه را افزایش داده،باعث ارتکاب چنین رفتاری خواهد شد.