روابط عمومی؛ با این تفکر پایه گذاری شده که سیاست پرده پوشی و سکوت از بین رفته و برای ارتباط با مردم، عامه ها و مخاطبان، پرده ها کنار زده و سکوت شکسته شود و سازمان ها و شرکت ها، در ارتباطاتی دو سویه و تعاملی، پرونده عملکرد خود را به روی مردم باز کنند.
امروزه جایگاه ارتباطات و روابط عمومی و نقش کلیدی آن در فرایندهای تصمیم گیری و اعتمادسازی و امیدآفرینی، چنان اهمیت یافته است که بی توجهی به این نقش و جایگاه می تواند سازمان ها و جامعه را دچار بحران سازد.
لذا به ویژه مدیران دستگاه ها و موسسات اجرایی دولتی و عمومی باید توجه داشته باشند که خلق و تقویت همگرایی و تفاهم اجتماعی، اعتمادسازی، انگاره سازی های مثبت و ماندگار، ارتقای بهره وری و امیدآفرینی در جامعه، محصول و پیامد جریان آزاد اطلاعات و ارتباطات و فعالیت های روابط عمومی چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی و غیردولتی است و بدون درک شرایط امروز و توجه به عنصر فلسفه اجتماعی مدیریت و مسئولیت اجتماعی سازمان ها و ایفای آن در بستر روابط عمومی، و تعامل سازنده بین مدیران سازمان ها و کارشناسان و کارگزاران و فعالان عرصه ارتباطات و روابط عمومی به دست نمی آید.
تعامل روابط عمومی و مدیریت با یکدیگر به شرط توانایی در هر دو، اثربخشی کارکردهای روابط عمومی را تضمین می کند و از این روست که گفته اند: هر سازمان، همان روابط عمومی را دارد که لایق آن است.
لذا مدیران محترم سازمان ها باید ضمن ارتقای دانش، بینش و مهارت های ارتباطی خود، و شنیدن صدای مردم، با سپردن نقش های راهبردی به روابط عمومی ها و مشارکت دادن آنان در تصمیم گیری ها و خط مشی گذاری ها، مسئولان روابط عمومی را مشاورانی امین تلقی کنند و مسئولان روابط عمومی نیز باید با پرهیز از تک بعدی شدن فعالیت های روابط عمومی، تلاش عالمانه، هنرمندانه و خلاقانه خود را با تکیه بر پژوهش، مخاطب شناسی و مردم مداری، و ایجاد ساز و کارهای مطمئن و کارآمد و اثربخش برای شنیدن صدای مردم، نقش های جدی تر و موثرتری را در حرکت آگاهانه سازمان برای خدمتگزاری شایسته تر به مردم ایفا نمایند.