ایجاد ارتباطات اثر بخش که از وظایف اساسی و اصولی در روابط عمومی ها به شمار می رود، نیازمند داده هایی است که بتواند کارشناس را در شناخت هر چه بهتر مخاطب، نسبت به متغیرهایی چون ترکیب سنی، جنسی، سواد، نگرش، طرز فکر، علایق، سلایق، اوقات فراغت و ... یاری کند. اگر کارشناس روابط عمومی، از ویژگی های مخاطب خود شناخت کافی نداشته باشد، قادر به برقراری ارتباط منطقی و درست با مخاطب نخواهد بود. لذا پیام قابل درک و پر جاذبه ای از نظر محتوا رمز و نحوه ارایه به او عرضه نخواهد کرد.
پژوهش و مطالعه در افکار عمومی از این سبب اهمیت دارد که روابط عمومی ها به عنوان مفاصل پیوند بخش میان مردم و سازمان ها، شناخته شده اند. لذا این نکته که مردم درباره سازمان و فعالیت هایش چگونه می اندیشند و چگونه می توان نظر آنها را به فعالیت های سازمان جلب کرد، بجز از طریق پژوهش و شناخت هر چه بهتر آنان حاصل نمی شود. شاید بتوان عواملی را که مانع این امر مهم در فعالیت های روبط عمومی می شود را به چند دسته تقسیم کرد که در ادامه به چند مورد آن اشاره خواهم نمود.
مروری بر وضعیت موجود روابط عمومی های کشور، بیانگر این نکته اساسی است که فعالیت های پژوهشی و تحقیقاتی در روابط عمومی ها یک کار مستمر و جدی انگاشته نمی شود و می توان این گونه برداشت کرد که پژوهش در روابط عمومی هنور جایگاه شایسته خود را نیافته است.
اگر چه مسایل مربوط به پژوهش در روابط عمومی ها، ریشه های خاص خود را دارد، ولی شاید بتوان یکی از این مسایل را ناشی از طرز تلقی موجود، نسبت به «تحقیقات اجتماعی» بویژه اعتقاد نداشتن کافی به کارآمدی و تاثیر تحقیقات در بهبود تصمیات و برنامه ریزی ها دانست.
لازم به یادآوری است که در کنار این موضوع، عوامل عمده دیگری نیز وجود دارند که می توانند به عنوان عوامل بازدارنده توسعه تحقیقات و پژوهش های اجتماعی در واحدهای روابط عمومی تلقی شوند. دسته ای از این عوامل شامل متغیرهای ساختاری و تشکیلاتی، متغیرهای مدیریتی، متغیرهای اقتصادی، اعتباری و انسانی اند.
از دیگر مسایل روابط عمومی ها، نداشتن نیروی انسانی متخصص و پژوهشگرانی است که بتوانند به طرح موضوعات قابل مطالعه و مسئله شناسی در حوزه های فعالیت سازمان، بخصوص آنجا که بستگی زیادی به جامعه مخاطبان سازمان دارد، بپردازند.
روابط عمومی ها امروز از نبود کارشناسان تحقیق و پژوهشگران ارتباطی به شدت در رنجند و بخش مهمی از این مسایل، ناشی از کمبود متخصصان جامعه شناسی ارتباطات و روانشناسی اجتماعی است. با این همه مدیران با حمایت تحقیقاتی خود از روابط عمومی ها و توجه به آنها کار را تسهیم می کنند و مدیران روابط عمومی را قادر می سازند که بیشتر و بهتر در خدمت فرایند تصمیم گیری مدیران باشند. این مدیران براحتی به اطلاعات برون سازمانی و درون سازمانی و ارتباط بین آنها وقوف می یابند و در انتخاب گزینه ها و نیز در تصمیم گیری و حتی در اجرا و ارزیابی بهتر عمل می کنند. در طراحی و اجرای استراتژی ها یا راهبردها نیز این گونه مدیران از دیگر مدیرانی که به روابط عمومی کار آمد و موثر اعتقادی ندارند، موفق ترند.