آب از اساسی ترین و مهمترین فاکتورهای توسعه پایدار و توسعه کشاورزی می باشد محدودیت منابع آب و اهمیت بهره وری در کشاورزی، مدیریت و رویکردهای نوین در راستای مشارکت بهره برداران در طرح های عمرانی و ساماندهی فعالیت های آنان در قالب تشکل های آب بران را می طلبد.
مشارکت های مردمی مهمترین وسیله برای تحقق سیاستها و برنامه های مهم اقتصادی و اجتماعی کشور به حساب می آید.با مشارکت مردم در طرح ها نه تنها مقاومت و مخالفت های مردمی در پروژه ها حذف می گردد بلکه توان اجرایی و اقتصادی آنان نیز در اختیار پروزه قرار خواهد گرفت.
مشارکت کشاورزان نباید تنها جنبه کمکهای مالی داشته باشد بلکه باید در کلیه مراحل برنامه رزی، اجرا و بهره برداری از شبکه ها نیز مشارکت داشته باشند.
در سالهای اخیر مدیریت مشارکت مدار توسط متخصصین و کارشناسان به عنوان یک رهیافت ملی برای بهره برداری پایدار از تاسیسات و منابع آبی وارد ادبیات منابع آب کشور گردیده است. مقامات ارشد بخش آب و کشاورزی اجرای این رهیافت را به عنوان یک ضرورت مورد تایید و تاکید قرار داده اند. در این راستا شرکت های آب منطقه ای کار خود را با رویکرد جلب مشارکت مالی آب بران در تامین بخشی از هزینه طرحهای مدیریت منابع آب شامل شبکه های آبیاری و زهکشی، تغذیه مصنوعی و... شروع کرد اند تا بتوانند ضمن به مشارکت گرفتن هرچه بیشتر مردم در مراحل مختلف طراحی، اجرا و بهره برداری از پروژه ها، به هدف غایی توسعه پایدار در بخش آبیاری و کشاورزی هرچه نزدیک تر شوند.
از مهم ترین اصول توسعه هر کشور، مشارکت شهروندان در امر توسعه در زمینه ها و حوزه های مختلف اجتماعی است و سازمانها و نهادهای اجتماعی عامل به مشارکت گرفتن مردم در فعالیتهای عمرانی و اجتماعی و به نوعی واسط بین دولت و مردم هستند. شرکت های آب منطقه ای نیز در مسیر توسعه کشور و استان، در تمامی وظایف و رسالتهای سازمانی خود، مشارکت را به عنوان اصلی اجتناب ناپذیر قرار داده اند.
تجربه های سازمانی داخلی و جهانی مبین آن هستند که پیشبرد برنامه های مربوط به پیاده سازی مدیریت مشارکت مدارانه آبیاری و انتقال مدیریت آبیاری به کشاورزان و ذی نفعان، هرچند کاری بس دشوار و فرایندی حساس و پرزحمت است ولی یکی از راههای ممکن در رسیدن به توسعه پایدار است.
با به مشارکت گرفتن بهره برداران، و انتقال مدیریت حفظ، نگهداری و بهره برداری از منابع و تجهیزات آبی به خود مردم، علاوه بر کم کردن هزینه های دولت، از فرسودگی و افت شدید راندمان آبیاری و تخریب کانالها بر اثر سهل انگاری کشاورزان و ذی نفعان جلوگیری میشود. این در حالی است که روستائیان زمانی کار را از آن خود می دانند و در انجام آن مسئولیت می پذیرند که در طرح آن، مورد مشورت قرار گرفته و یا در جریان برنامه ریزی و پیگیری فرایند آن فعالانه شرکت کرده باشند.
مطالعات اجتماعی و مشارکتهای مردمی؛ شامل مطالعات مربوط به ویژگیهای اجتماعی، جمعیت شناختی ذینفعان، نظامهای بهره برداری، بررسیهای اقتصادی و شناخت پتانسیلها و کمبودها و تهیه بانک اطلاعات مکانی محدوده های پروژه ها، همچنین برگزاری کارگاههای توانمندسازی به منظور آشناتر کردن کشاورزان و ذی نفعان با استفاده بهینه و علمی از آب، زمین و الگوی کشت و بالا بردن توان آنها در حل مسایل مربوط به بهره برداری و نگهداری از شبکه ها و تجهیزات آبی که در اختیار دارند یا قرار است به عهده بگیرند از جمله فعالیتهای این بخش است که با استفاده از تکینیک های جلب مشارکت ذی نفعان، این باور را در بهره بردار ایجاد میکند که شبکه مدون متعلق به آنها بوده و در خصوص نحوه طراحی و اجرای شبکه اقدام به اخذ و اعمال نظرات بهره برداران می نماید.
از آنجایی که موضوع مشارکت و بهره مندی از پتانسیل بخش خصوصی و ورود به حوزه مسائل اجتماعی دارای حساسیت خاصی بوده و بدون در نظر گرفتن مطالعات اجتماعی و روان شناختی آن، تبعات جبران ناپذیری بر طرحها خواهد گذاشت، بنابراین می باید با برنامه ریزی و حساسیت خاصی در این مسیر حرکت نمود. حضور مردم و مشارکت در طرح ها از مطالعات تا بهره برداری زمینه موفقیت پروژه ها را فراهم و پایه گزاری خواهد نمود لذا با بهره گیری از تجربه های گوناگون مشارکت مردم در پروژه ها ، کشف موانع و تنگناها و تبیین برنامه های راهبردی به منظور تحقق مطلوب طرح ها، موفقیت و کامیابی به اهداف مورد انتظار تضمین خواهد شد.